sobhe-no.ir
2178
سه شنبه، ۱۸ شهریور ۱۴۰۴
4

صبح نو

صبح‌نو در گزارشی فرصت تاریخی برای تفاهم ملی در پساجنگ را بررسی کرده است

فراخوانی برای اجماع سازی ملی


پایان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی در سال ۱۴۰۴ و دفاع مقدس ملت ایران در برابر تجاوز دشمن، یک مقطع تاریخی برای کشور رقم زده است. در این شرایط پساجنگ، رهبر معظم انقلاب بر وجود یک فرصت کم‌نظیر برای اجماع‌سازی ملی تأکید کردند. ایشان ضمن ابراز خشنودی از فضای همدلی میان قوای سه‌گانه، وضعیت امروز را برای رسیدن به وفاق ملی مساعدتر از گذشته دانستند و توصیه کردند از این فرصت برای پیشبرد کارهای مهم کشور بهره گرفته شود . همچنین تجربه نبرد اخیر نشان داد که انسجام و همدلی مردم عامل ناامیدی دشمن شد و می‌تواند الگویی برای غلبه بر سایر مشکلات باشد. بر این اساس، اکنون زمان آن رسیده که مسئولان و جناح‌های سیاسی با کنار گذاشتن اختلافات، در مسیر وفاق ملی گام بردارند.
ضرورت اجماع‌سازی در شرایط کنونی 
 ایران امروز با چالش‌های چندوجهی داخلی و خارجی روبرو است؛ از مسائل اقتصادی و معیشتی گرفته تا تهدیدات بین‌المللی. صاحب‌نظران سیاسی تأکید می‌کنند که راه عبور از این بحران‌ها، شکل‌گیری اجماع ملی است. در واقع، اگر در داخل به اجماع برسیم، می‌توانیم در عرصه بین‌المللی موفق‌تر عمل کنیم و منافع ملی را بهتر تأمین نماییم. تجربه جنگ اخیر نیز مؤید همین نکته بود که «هرگاه ملت ایران متحد بوده، هیچ قدرتی توان به زانو درآوردن آن را نداشته است». پس اجماع‌سازی ملی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت فوری برای حفظ قدرت و عزت کشور در این برهه حساس
 است. 
 
تدوین راهبرد جدید و تغییر گفتمان حاکم 
 یکی از محورهای اساسی که نیازمند اجماع ملی است، بازنگری در استراتژی و مؤلفه‌های قدرت ملی متناسب با شرایط جدید است. در دوران پساجنگ، باید مولفه‌های جدیدی برای قدرت ملی تعریف شود که فراتر از توان نظامی و امنیتی صرف باشد. کارشناسان اجتماعی و اقتصادی بر این باورند که اولویت اصلی کشور، تقویت اقتصاد و بهبود معیشت مردم در تعامل سازنده با دنیاست. مهم‌ترین عنصر قدرت ایران در تاریخ، اقتصاد پویا و تجارت با جهان بوده که متأسفانه امروز مورد غفلت قرار گرفته است. 
این تغییر گفتمان به معنای آن است که نیروهای سیاسی ، به جای تمرکز عمده بر منازعات سیاسی داخلی، توسعه اقتصادی، بهبود وضعیت معیشتی مردم و ارتقای سرمایه اجتماعی را در صدر دستور کار خود قرار دهند. چنین راهبردی علاوه بر حل مشکلات داخلی، عامل تقویت قدرت بازدارندگی کشور نیز خواهد بود؛ چرا که اتکا بر اقتصاد قوی و رضایت مردمی از ارکان اصلی قدرت ملی در عصر جدید است. به بیان دیگر، وفاق ملی زمانی محقق می‌شود که «مسئله ایران» و پیشرفت همه‌جانبه آن محور تصمیم‌گیری‌ها باشد، نه منافع این جناح و آن جناح. 
بنابراین مسئولان باید استراتژی توسعه ملی نوینی تدوین کنند که بر مبنای اجماع نظرات نخبگان، تأمین منافع ملت و ارتقای مؤلفه‌های جدید قدرت (از اقتصاد دانش‌بنیان تا دیپلماسی فعال) استوار باشد. 
 
نقش مسئولان در تحقق وفاق ملی 
 برای دستیابی به اجماع ملی پایدار، عملکرد و رویکرد مسئولان کشور نقشی تعیین‌کننده دارد. رهبر انقلاب تصریح کردند که علاوه بر همدلی مثال‌زدنی رؤسای سه قوه، بخش‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر نیز باید در این روند فعال باشند. بر این اساس، مجموعه حاکمیت و دولت باید اقدامات زیر را در اولویت قرار دهند: تقویت همدلی میان قوا و نهادها و ایجاد سازوکارهای مشورتی منظم میان دولت، مجلس، قوه قضائیه و نهادهای حاکمیتی برای هماهنگی در تصمیمات کلان کشور. این همکاری نزدیک، از موازی‌کاری و اصطکاک کاسته و اراده واحدی را در اداره کشور به نمایش می‌گذارد 
تشکیل یک دولت وفاق ملی به معنای واقعی کلمه، که در آن از شایستگان تمام جناح‌ها در اداره امور بهره گرفته شود. تجربه دولت جدید نشان داد که رئیس‌جمهور با ایجاد کارگروه‌های تخصصی برای چینش کابینه کوشید «دولت وفاق ملی» تشکیل دهد. هرچند این اقدام باید هوشمندانه باشد تا مشارکت منتقدان سازنده را جلب کند و در عین حال، مانع از سهم‌خواهی گروه‌های منفعت‌طلب شود. 
 مسئولان باید کانال‌های گفت‌وگوی ملی با اقشار مختلف جامعه، نخبگان دانشگاهی و کارشناسان را فعال کنند. نقدپذیری و تلاش برای اقناع افکار عمومی، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را افزایش داده و پشتوانه مردمی وفاق ملی را تقویت می‌کند . 
 
تمرکز بر حل مشکلات اقتصادی مردم 
 همان‌طور که رهبر انقلاب تأکید نمودند، مسائل معیشتی مردم از مهم‌ترین اولویت‌های کشور است. دولت باید به صورت اضطراری مهار تورم، ایجاد ثبات در بازار کالاهای اساسی، اشتغال‌زایی و ساماندهی مسکن را دنبال کند. نتایج ملموس اقتصادی بزرگترین عامل ایجاد اعتماد و همبستگی ملی خواهد بود. در این راستا همه نهادها باید هماهنگ عمل کنند تا مردم احساس کنند «مسئولان در کنار آنان هستند».

اصلاح ساختارهای زائد و بروکراسی حجیم 
 بهره‌گیری از فرصت اجماع برای سبک کردن بدنه دولت و چابک‌سازی نظام اداری از دیگر توصیه‌های رهبر انقلاب است 
. کاستن از سازمان‌ها و دستگاه‌هایی که بود و نبودشان تفاوتی ندارد، علاوه بر صرفه‌جویی در هزینه‌ها، نشان‌دهنده عزم نظام در کارآمدسازی حکمرانی و جلب وفاق عمومی است . 
 با اجرای این اقدامات، روحیه کار و تلاش و امید بر جامعه غلبه می‌یابد و فضای «نه جنگ، نه صلح» که رهبری آن را از خطرات کشور برشمردند، جای خود را به فضای حرکت و پیشرفت خواهد داد . 

مشکل رادیکال ها با هرگونه اجماع  
هرچند امروز زمینه برای تفاهن ملی فراهم‌تر شده است، اما نباید از موانع پیش رو غافل شد. مهم‌ترین چالش، تفکر و رفتار جریان‌های سیاسی رادیکال در هر دو جناح است که مصالح ملی را فدای منافع تنگ‌نظرانه خود می‌کنند. تجربه تاریخ معاصر نشان می‌دهد هرگاه صحبت از اتحاد ملی شده، طیف‌های تندرو با سوءظن و کارشکنی به مقابله برخاسته‌اند. مخالفت با همبستگی ملی از سوی این گروه‌ها بی‌دلیل نیست؛ انحصارطلبان رادیکال منافع خود را در تنش‌زایی و استمرار تحریم‌ها می‌بینند. 
 « رادیکال ها، اجماع ملی را نخواهند پذیرفت چون تنها به فکر منافع خودشان هستند و همواره از افزایش تنش استقبال کرده و حتی بر شیپور جنگ دمیده‌اند.» این طرز فکر رادیکال، گفتگو و منطق را برنمی‌تابد و قرائتی از دین و انقلاب ارائه می‌کند که با فهم اکثریت جامعه سازگار نیست . نتیجه آن نیز شکاف انداختن بین مردم و حاکمیت و به حاشیه راندن خواست ملت بوده است . وظیفه مسئولان میانه‌رو و عقلای هر دو جناح این است که اجازه ندهند اقلیت‌های تندرو ابتکار عمل را به دست گیرند. بهتر است وفاق درون‌حاکمیتی (بین گروه‌های سیاسی قدرت) را به نهادهای بالادستی واگذار کرد و دولتمردان تمرکز خود را معطوف به جلب مشارکت بدنه اجتماعی خاموش نمایند. 

 بهره‌برداری از همدلی ملی برای پیشرفت 
 در برهه کنونی، ایران عزیز در سایه پیروزی در نبرد ۱۲ روزه و نمایش اقتدار دفاعی خود، نیازمند جبهه واحد داخلی برای پیگیری اهداف بلندمدت خویش است. اجماع‌سازی ملی که امروز به لطف همدلی قوای کشور و همراهی مردم آسان‌تر از گذشته ممکن شده، می‌تواند سکوی جهش ایران به سوی ثبات، توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی باشد. مقام معظم رهبری با تأکید بر این فرصت تاریخی، از مسئولان خواسته‌اند کارهای بزرگی را که مورد اتفاق همه است به سرانجام برسانند 
. این یعنی تمرکز بر منافع و اولویت‌های مشترک ملت و پرهیز از حاشیه‌هایی که ما را از مسیر پیشرفت دور می‌کند. 
 
در شرایط پساجنگ، دیگر زمان آن است که گفتمان پیشرفت جایگزین نزاع‌های بی‌حاصل سیاسی شود. با تدوین استراتژی تازه‌ای که محور آن تعالی ایران و بهبود زندگی مردم باشد، می‌توان تمامی نیروها و سرمایه‌های انسانی کشور را زیر پرچم وفاق ملی گرد هم آورد. تجربه دفاع مقدس اخیر نشان داد که اتحاد ملی سلاحی شکست‌ناپذیر در برابر دشمن است؛ اکنون باید همین اتحاد را برای نبرد با مشکلات داخلی و ساختن ایرانی آباد و مقتدر به کار گرفت. اجماع‌سازی اگر به‌درستی محقق شود، روح امید و اعتماد را در جامعه زنده خواهد کرد و به ایران امکان می‌دهد که در طلیعه‌ی گام جدید خود به سوی پیشرفت، با قدرت ملی مضاعف و پشتوانه مردمی مستحکم حرکت کند.

captcha
شماره‌های پیشین