عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «صبح نو» در خصوص زمینههای اجماعساز در اداره کشور اظهارکرد: «اگر کشور مورد تهدید واقع شود یا در معرض تجزیه قرار بگیرد، این اتحاد شکل میگیرد. این اتحاد زمانی که با رهبری آحاد جامعه همراه باشد و خود مردم در صحنه حاضر شده و تهدیدات را به جان بخرند، برای جامعه کاملا محسوس خواهد بود و آنها در این مسیر، از امکانات و جان خود دریغ نمیکنند.»
واکنش جامعه در جنگ 12 روزه نشاندهنده ظرفیت انسجام داخلی بود
ووی افزود: «این امر باعث ایجاد انسجام حداکثری در جامعه میشود و جامعه در برابر تهدیدات بیرونی یکپارچگی پیدا میکند. خوشبختانه در جنگ 12 روزه، این موضوع را مشاهده کردیم؛ جامعه ما واکنشی بسیار ارزشمند در برابر تحریمهای بیرونی از خود نشان داد. باید از این فرصت استفاده کرد.»
فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: «وقتی در جامعه سه رکن را مشاهده میکنیم - مردم، توانمندی نظامی و فرماندهی پیشقراول - این مسأله جامعه را خاص و آماده فداکاری میکند. در نتیجه، باید از این ظرفیت به صورت حداکثری استفاده کرد؛ یعنی بتوانیم از توان حداکثری جامعه برای حل مشکلات، وقایع آینده، بحران برق، تحریمها و فشارهای بیرونی بهرهمند شویم.»
بازگشت اختلافات سیاسی پس از همبستگی ملی؛ آسیبی جدی به انسجام کشور
سلیمینمین خاطرنشان کرد: «متأسفانه در این مسیر، عزم جدی کمتری مشاهده میشود. به فاصله اندکی پس از جنگ 12 روزه، جریانات سیاسی و برخی افراد کمفهم در حوزه سیاست، دوباره بر طبل اختلاف و رویارویی کوبیدند. این رفتار شایسته نیست.»
وی یادآور شد: «اگر ما این واقعیت را پذیرفتهایم - و بارها نیز اعتراف دشمنانمان را شنیدهایم که اذعان کردهاند به دنبال از بین بردن توان هستهای و موشکی ایران و همچنین تجزیه کشور هستند - باید ظرفیتهای خود را تقویت میکردیم تا بتوانیم در این مسیر گامهای مؤثری برداریم.»
فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: «باید از حداکثر توانمندیهای جامعه استفاده کنیم. متأسفانه ما از این امکان بسیار ارزنده بهره لازم را نبردیم، بلکه در این قضیه دچار ضعف و سستی شدیم که نتیجهاش این شد که مردم بیشتر درگیر اختلافات و درگیریهای میان جریانات سیاسی شدند.»
فرصتطلبی برخی جریانات سیاسی، مانعی بر سر راه وفاق ملی
سلیمینمین اضافه کرد: «جریانات سیاسی، متأسفانه نوعی فرصتطلبی را دنبال میکنند؛ یعنی به جای آنکه تمام هموغمشان سرافرازی جامعه و رفع تهدیدات دشمنان از طریق اتحاد و وفاق باشد، به دنبال امتیازگیری برای گروه خودشان هستند.»
وی گفت: «برخی نیز تخیلات خود را فرصت مناسبی میبینند تا آنها را بر جامعه حاکم سازند. در همین مدت، شما شاهد بودید که برخی افراد با نظرات شاذ که در شرایط عادی نتوانسته بودند آنها را به مسئولان دیکته کنند، تلاش کردند در این فضا به آنها جامه عمل بپوشانند.»
فعال سیاسی اصولگرا گفت: «برای مثال، برخی سعی کردند رقیب سیاسی خود را از میدان خارج کنند یا بر اجرای طرحهایی پافشاری کردند که مجموعه نخبگان کشور بر توقف یا بررسی مجدد آنها
تأکید داشتند.»
سلیمینمین اظهارکرد: «آنها تصور میکردند حالا که در موقعیتی برتر قرار گرفتهاند و توانستهاند دشمن را تا حدی به عقبنشینی وادارند، فرصت مناسبی برای تحمیل نظرات خودشان به جامعه است. این دقیقا نقطه مقابل اتحاد و اتفاق است و موجب سرخوردگی جامعه در زمینه انسجام و همبستگی
میشود.»
وی یادآور شد: «وقتی جامعه میبیند کسانی که باید پیشتاز اتحاد باشند - نمایندگان مجلس، برخی احزاب سیاسی- به جای آنکه به دنبال وفاق باشند، بر اختلافات دامن میزنند، این نهتنها شایسته نیست، بلکه ممکن است در ذهن دشمنان تصور غلطی شکل بگیرد که شرایط برای تحرکاتشان فراهم است. دشمن ممکن است به اشتباه تصور کند که جامعه ما دچار اختلاف شده و این اختلاف میتواند تحرکات ضد ایرانی آنها را موفقتر
کند.»
اعتماد مردم به نیروهای نظامی و رهبری در حال افزایش است
فعال سیاسی اصولگرا اظهارکرد: «این تصور، البته، نادرست است و جامعه ما هرگز اجازه چنین سوءاستفادهای را نخواهد داد؛ چنانکه در همان 12 روز اخیر هم نداده است. دشمن باید بداند که روحیه اتحاد و یکپارچگی همچنان در ملت ایران حاکم است. همانطور که گفتم آن سه رکن - مردم، توانمندی نظامی، و رهبری - همچنان با قوت در میدان حضور دارند.»
فعال سیاسی اصولگرا گفت: «مردم نهتنها اعتمادشان به نیروهای نظامی را از دست ندادهاند، بلکه بر اساس نظرسنجیها، این اعتماد به شدت افزایش یافته است. همچنین اعتماد مردم به رهبری نیز طبق نظرسنجیها رو به افزایش است که عمدتا به دلیل حضور شجاعانه رهبری در میدان و تقویت روحیه جامعه در این ایام بوده است.»
درسهای شهریور ۱۳۲۰
سلیمینمین خاطرنشان کرد: «ما پیش از این هم در جامعهمان چنین ایثارگریهایی را دیدهایم، مانند شهریور ۱۳۲۰؛ اما آن زمان، به دلیل نبود اعتماد به نیروهای نظامی و فرماندهی کشور - یعنی رضاخان - یک خفت بزرگ بر کشور تحمیل شد و ایران مورد اشغال بیگانگان قرار گرفت. تعرضها و تحقیرهای بسیاری نسبت به ملت ایران صورت
گرفت.»
وی ادامه داد: «در آن زمان هم غیرت ایرانی وجود داشت، اما به دلیل نبود اعتماد به ارتش، این غیرت نتوانست بروز و ظهور یابد. ارتش، پیش از آن، در ارتباط با عشایر و کوچنشینان، جنایات زیادی مرتکب شده بود و مردم، طبیعتا نمیتوانستند به آن اعتماد کنند. در نتیجه، درحالیکه بیگانه وارد کشور میشد، هیچ مقاومتی صورت نگرفت؛ چراکه آن سه رکن نتوانستند در کنار هم قرار گیرند و قدرت ملی را متبلور سازند.»