sobhe-no.ir
2183
چهارشنبه، ۲۶ شهریور ۱۴۰۴
3

ترامپ؛ رئیس اروپا

سنبلی در گفت‌و‌گو با «صبح نو» مطرح کرد؛

اروپا میان فشار روسیه و بی‌اعتمادی به آمریکا

صبح نو

ترامپ؛ رئیس اروپا

سفر تازه دونالد ترامپ به لندن تنها یک رویداد تشریفاتی نیست؛ بلکه نشانه‌ای از تغییر موازنه قدرت، بازتعریف روابط فراآتلانتیک و کشاکش هویتی اروپا در برابر آمریکا و انگلیس است. در شرایطی که هم ترامپ درگیر بحران‌های داخلی است و هم دولت استارمر با چالش‌های اقتصادی و اجتماعی روبه‌رو است، این سفر بیشتر شبیه به یک نمایش قدرت نمادین و اقتصادی به نظر می‌رسد تا یک رویداد دیپلماتیک کلاسیک. برگزاری مراسم باشکوه با حضور پادشاه انگلیس، گارد افتخار و پروازهای نمایشی، در نگاه اول نوعی «احیای اقتدار سلطنت» را تداعی می‌کند، اما واقعیت این است که این تشریفات در فضای اجتماعی‌ برگزار می‌شود که اکثریت جوانان انگلیسی با نهاد سلطنت فاصله دارند. این تضاد میان صحنه‌های پرزرق‌وبرق و افکار عمومی، بر ذهنیت عمومی اروپا و آمریکا نیز تأثیر گذاشته و به جای نمایش اقتدار، نشانه‌ای از گسست ساختاری شده است.
  لندن، واشنگتن و شکاف اروپا
میزبانی گرم لندن از ترامپ در شرایطی که روابط اتحادیه اروپا با واشنگتن دچار سردی است، پیام دوگانه‌ای را ارسال می‌کند: از یک‌سو انگلیس می‌خواهد نقش حلقه واسط میان آمریکا و اروپا را بازی کند و از سوی دیگر این حرکت به‌عنوان نوعی «خیانت» به اجماع اروپایی تعبیر می‌شود. درحالی‌که بروکسل هنوز با تهدیدهای تعرفه‌ای ترامپ دست و پنجه نرم می‌کند، لندن فرش قرمز پهن کرده و در عمل، موضع اروپا را تضعیف می‌کند.
سفر ترامپ با لحن تندتر علیه روسیه و طرح مطالبات جدید از اروپا همراه شده است. در شرایطی که دولت‌های اروپایی به دنبال مهار تنش در شرق قاره هستند، ترامپ بار دیگر فضا را به سمت تشدید بحران سوق می‌دهد. عملیات ناتو در لهستان و حضور نظامی فرانسه و انگلیس در نزدیکی مرزهای روسیه نیز مکمل این روند است و نشانه می‌دهد اولویت امنیتی بر رویکرد دیپلماتیک غلبه یافته است.

استمرار فشار و اتهام
یکی از ابعاد ثابت سیاست لندن و واشنگتن در سال‌های اخیر، همگرایی علیه ایران و فلسطین بوده است. حمایت بی‌قیدوشرط از رژیم صهیونیستی، سرکوب اعتراضات دانشجویان حامی فلسطین و فشار در شورای امنیت علیه تهران، همگی ادامه همان خط سنتی هستند. سفر ترامپ به لندن بدون طرح این محور معنا ندارد؛ زیرا این دو کشور به دنبال تداوم رژیم تحریم و تهدید در سیاست خارجی خود هستند.
همراهی مدیران شرکت‌های فناوری و سرمایه‌گذاری آمریکایی در این سفر، آن را از یک سفر «دولتی» صرف به یک «شوی اقتصادی» تبدیل کرده است. اعلام شراکت‌های جدید در حوزه انرژی هسته‌ای، هوش مصنوعی و مواد معدنی کمیاب به روشنی نشان می‌دهد که هدف اصلی فراتر از تشریفات سلطنتی است. این در حالی است که منتقدان، این ترکیب را نشانه تضاد میان دیپلماسی کلاسیک و لابی‌گری اقتصادی می‌دانند.

سایه‌ای بر زرق‌وبرق رسمی
هم‌زمان با مراسم رسمی، لندن و ویندسور شاهد تظاهرات گسترده خواهند بود. گروه‌های اعتراضی از مهاجرت تا محیط زیست و حمایت از فلسطین را به‌عنوان محورهای اصلی خود مطرح کرده‌اند. این شکاف میان خیابان و کاخ، به نماد بحران اعتماد عمومی تبدیل شده و یادآور اعتراض‌های سال ۲۰۱۹ است که بالن «ترامپ بچه» به آسمان لندن رفت.
ادعای ترامپ مبنی بر اینکه رهبران اروپایی او را «رئیس‌جمهور اروپا» خطاب می‌کنند، حتی اگر اغراق‌آمیز باشد، بازتاب واقعیتی ساختاری است: اتحادیه اروپا در عمل به یک بازیگر درجه دوم در سیاست جهانی واشنگتن تبدیل شده است. از توافقات تجاری یک‌طرفه گرفته تا تهدیدهای تعرفه‌ای، اروپا به جای مقررات‌گذار جهانی، به شریک منفعل بدل شده است.
تا چند سال پیش، «اثر بروکسل» به‌عنوان نماد قدرت نرم اتحادیه اروپا شناخته می‌شد، اما امروز تهدیدهای مکرر ترامپ، جریمه‌های بی‌اثر و واکنش‌های کند بروکسل، نشان می‌دهد این قدرت در حال افول است. اتحادیه اروپا دیگر قادر نیست استانداردهایش را به غول‌های فناوری آمریکا تحمیل کند و در برابر فشارهای تعرفه‌ای هم بی‌دفاع مانده است.

چشم‌انداز «یک قرن تحقیر»؟
مواضع محتاطانه مقامات اروپایی از جمله سخنان رئیس شورای اروپا مبنی بر «ضرورت مدارا با متحد کلیدی» نشانه ترس از تنش اقتصادی با واشنگتن است. همین رویکرد باعث شده تحلیلگران از «یک قرن تحقیر» سخن بگویند؛ مفهومی که به معنای تثبیت نقش فرعی اروپا در نظم جهانی و وابستگی عمیق‌تر به آمریکا خواهد بود.
دولت استارمر در میانه دو تصویر قرار گرفته است: یک تصویر رسمی و درخشان از استقبال سلطنتی از ترامپ و امضای تفاهم‌نامه‌های اقتصادی و تصویری دیگر از خیابان‌های لندن پر از معترضانی که سیاست‌های آمریکا و انگلیس را زیر سوال می‌برند. این شکاف می‌تواند در بلندمدت هزینه سیاسی سنگینی برای دولت انگلیس ایجاد کند.
سفر ترامپ به لندن بیش از آنکه یک تحول دیپلماتیک باشد، نمادی از بحران هویت اروپا، نمایش قدرت اقتصادی آمریکا و تلاش لندن برای حفظ موقعیت ویژه‌اش در رابطه با واشنگتن است. تشریفات سلطنتی در کاخ‌های قدیمی، مدیران شرکت‌های فناوری در جلسات محرمانه و معترضان در خیابان‌های لندن همگی سه لایه یک واقعیت را نشان می‌دهند: اروپا درحالی‌که می‌خواهد مستقل به نظر برسد، بیش از هر زمان دیگری درگیر شبکه‌های نفوذ، وابستگی اقتصادی و فشارهای سیاسی آمریکا شده است.
این سفر در نهایت احتمالا پیشرفتی در پرونده‌های حساسی چون اوکراین و غزه ایجاد نخواهد کرد، اما به روشنی بازتاب می‌دهد که دوران «اثر بروکسل» به پایان نزدیک شده و اروپا برای تعریف نقش خود در نظم جدید جهانی به روایتی تازه و جسورانه نیاز 
دارد.

 

captcha
شماره‌های پیشین