حوادث روزهای گذشته در غرب آسیا، صرفا یک درگیری نظامی میان ایران و رژیم اسرائیل نبود؛ بلکه شکست یک اسطوره دروغین امنیتی بود که سالها با اتکا به حمایتهای بیقید و شرط آمریکا و کشورهای غربی و سرمایهگذاری برای ترساندن دیگر بازیگران، خود را قدرت اول منطقه معرفی میکرد. رژیمی که با برپایی یک پادگان نظامی با ساختار دفاع هوایی چند لایه تصور میکرد در محیطی امن قرار دارد و هیچ بازیگری نمیتواند پا را بر عرصهای که ایجاد کرده است بگذارد. ایران در واکنشی چندلایه، دقیق و بازدارنده، نه فقط سامانههای دفاعی اسرائیل را دور زد، بلکه پرده از ناتوانی استراتژیک تلآویو برداشت. ایران با موشکباران تلآویو و حیفا و شهرهای دیگر در سرزمینهای اشغالی نشان داد که تمامی منافع حیاتی رژیم را زیر نظر دارد و به راحتی میتواند به آن حمله کند. این شکست، متحد اصلی صهیونیسم را ناچار کرد تا شخصا وارد میدان شود
حوادث روزهای گذشته در غرب آسیا، صرفا یک درگیری نظامی میان ایران و رژیم اسرائیل نبود؛ بلکه شکست یک اسطوره دروغین امنیتی بود که سالها با اتکا به حمایتهای بیقید و شرط آمریکا و کشورهای غربی و سرمایهگذاری برای ترساندن دیگر بازیگران، خود را قدرت اول منطقه معرفی میکرد. رژیمی که با برپایی یک پادگان نظامی با ساختار دفاع هوایی چند لایه تصور میکرد در محیطی امن قرار دارد و هیچ بازیگری نمیتواند پا را بر عرصهای که ایجاد کرده است بگذارد. ایران در واکنشی چندلایه، دقیق و بازدارنده، نه فقط سامانههای دفاعی اسرائیل را دور زد، بلکه پرده از ناتوانی استراتژیک تلآویو برداشت. ایران با موشکباران تلآویو و حیفا و شهرهای دیگر در سرزمینهای اشغالی نشان داد که تمامی منافع حیاتی رژیم را زیر نظر دارد و به راحتی میتواند به آن حمله کند. این شکست، متحد اصلی صهیونیسم را ناچار کرد تا شخصا وارد میدان شود: آمریکا.
حالا میدان نبرد واقعیتر شده است و بازیگر اصلی پس از شکست عمیق و چندبعدی ولیده نامشروع خود در منطقه، از سایه خارج شده و بمبافکنهای راهبردی B2 وارد آسمان کشور ایران شده و تجاوز به حریم هوایی ایران را رقم میزند.
آمریکا و اشتباه قرن
تصمیم ترامپ برای ورود مستقیم به بحران، نه بر مبنای عقلانیت ژئوپلیتیک، بلکه از دل یک خطای محاسباتی فاحش متولد شد. ترامپ که تصور میکرد نتانیاهو میتواند با فشار بر ایران آن را برای دادن امتیازهای بیشتر پای میز مذاکره بیاورد، حالا با حجم بیسابقهای از هدف قرار دادن نقاط مختلف در سرزمینهای اشغالی مواجه شد است. تا جایی که در موج بیستم عملیات وعده صادق ۳ تصاویری ثبت شده است که نشاندهنده دست برتر ایران در عملیات علیه دشمنانش است. ایران به راحتی اهداف مورد نظر خود را منهدم میکند و این برای رژیم اسرائیل و آمریکا بسیار دردناک است.
ازاینرو ترامپ راهی جز اقدام علیه تهران برای حفظ جایگاه خود و اقناع افکار عمومی در آمریکا و سرزمینهای اشغالی ندارد. در این راستا در سحرگاه یکشنبه اول تیرماه از هوا و دریا تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران را هدف قرار میدهد. این اقدام نهتنها فاقد مشروعیت حقوقی و همراهی جهانی بود، بلکه موقعیت شکننده آمریکا در منطقه را در معرض فروپاشی قرار داد. البته علاوه بر این در داخل نیز بسیاری از سناتورها و مقامات و همچنین تحلیلگران با این تصمیم غلط مخالفت کردند. کاخ سفید کوشید با بمباران تأسیسات هستهای، ضمن تحمیل شوک راهبردی، ایران را به میز مذاکرهای تحقیرآمیز بکشاند، اما آنچه رخ داد، آغاز پروژه شکست صلح تحمیلی از سوی ملتی بود که تجربهای چهلساله در مقاومت دارد.
روایت جنگ، مهمتر از خود جنگ
واشنگتن با تکیه بر قدرت رسانه، بلافاصله وارد عملیات روایتسازی شد: ادعا کرد که «برای ممانعت از خطر ایران هستهای» دست به اقدام زده و «فرصت مذاکره را ایران از بین برد». این دروغِ بزرگ، در حالی طرح شد که ایران عملا در مسیر گفتوگو و دیپلماسی فعال بود و هم در زمان حمله رژیم صهیونیستی در ۲۳ خرداد و هم در زمان تهاجم آمریکا پای میز مذاکره حاضر بود. هوشمندی راهبردی تهران، با افشای زودهنگام نقشه دشمن توسط رهبر انقلاب و با روایت مستند مبتنی بر مظلومیت و اقتدار، صحنه را به نفع جبهه مقاومت برگرداند. این راهبرد حالا به خوبی قابل درک است.
اقتدار با عقلانیت، پاسخ با درایت
پاسخ ایران در قالب موج بیستم عملیات «وعده صادق ۳»، تنها یک اقدام تلافیجویانه نبود؛ بلکه نمایش مهندسیشدهای از توازن هوشمند قدرت بود. پیام روشن بود: ایران هم اراده پاسخ دارد، هم ظرفیت استمرار پاسخ.
حالا در شرایطی شاهد فضای پساتهاجم آمریکا هستیم که بیانیه سپاه و مواضع قاطعانه وزیر خارجه و مسئولان دیگر، نشان از تنبیهی راهبردی دارد که میتواند رئیسجمهور مذبذب آمریکا را مهار کند.
در چنین شرایطی صحبت از هدف قرار دادن منافع کلیدی آمریکا در منطقه، مطالبهای مردمی است که محقق خواهد شد. ایران گزینههای مختلف را اینبار برای تنبیه قماربازی روی میز گذاشته است که در ماههای گذشته، یکبار توسط نیروهای مسلح یمن تنبیه شده است.
از صلح تحمیلی تا نظم تحمیلی
برخلاف تصور آمریکا، جمهوری اسلامی ایران نه در زمین تحقیر بازی میکند، نه در میدان تسلیم وارد میشود. ایران نشان داده است که به خوبی دشمن را میشناسد و اگر نیاز باشد دشمن را تحقیر خواهد کرد. ایران بهعنوان اولین کشوری که پایگاه نظامی آمریکا را با موشکهای خود هدف قرار داده، ثابت کرده است که توان ضربه به منافع دشمن حتی اگر آمریکا باشد را دارد. از سوی دیگر انجام عملیاتهای متعدد و متنوع پهپادی و موشکی از ایران یک کشور متفاوت ساخته است.
سیاست ایران بر پایه سه ستون استوار است: اقتدار دفاعی، روایتسازی مشروع و آرامش راهبردی. دشمن اگر صلح را با بمباران آغاز میکند، ایران پاسخ را با عزت میدهد. ایران حالا این فرصت را دارد که با تنبیه ایالات متحده جهان پساآمریکایی را سرعت بخشیده و برگ زرین دیگری را به نام خود در تاریخ ثبت کند.
امروز ما تنها با حملهای نظامی مواجه نیستیم؛ در میانه یک نبرد تمدنی قرار داریم که یک سوی آن، امپراتوری رسانهای دروغ و تهدید ایستاده و سوی دیگر آن، ملتی است که در برابر صلح تحمیلی همانقدر میایستد که در برابر جنگ تحمیلی ایستاد.
تهاجم بر ایران برای مصون داشتن رژیم صهیونیستی و پایان دادن به جهنمی است که با دستان خود برای خود درست کرده است. رژیم صهیونیستی اگرچه موفق شد دیپلماسی را شکست دهد و ترامپ را فریب داده و وادار به حمله نظامی به ایران کند، اما توان متوقف کردن ایران و رهایی از تنبیه وعده شده را ندارد.
ایران اکنون در موقعیتی استثنایی قرار دارد. شکست اسرائیل، افشای چهره واقعی آمریکا و مقاومت خردمندانه داخلی، فرصتی تاریخی برای بازتعریف نظم منطقهای و تثبیت موقعیت ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده است. در این نظم، ایران صرفا بازیگر نیست؛ معمار قواعد بازی است. معماری که برگهای زیادی برای محقق کردن اخراج آمریکا از منطقه و سیلی محکم به رژیم اشغالگر دارد. از طرف دیگر ترامپ با وعده صلح و مقابله با جنگ به کاخ سفید رسیده بود و با این اقدام دست به خودکشی سیاسی زد.