sobhe-no.ir
2151
سه شنبه، ۰۷ مرداد ۱۴۰۴
5

«خودِ ملی» در دل «امت واحد»

دکتر مهدیه محمدیعضو هیات علمی دانشگاه تهران

دکتر جواد بخشی الموتی استاد دانشگاه

جنگ و بازسازی هویت ایرانی

جولان چهار هزار باربری غیرمجاز در پایتخت می گویند؛ بروید شکایت کنید

صبح نو

دکتر جواد بخشی الموتی استاد دانشگاه

جنگ و بازسازی هویت ایرانی


جنگ ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونی علیه ملت ایران فرصتی مناسب برای تأمل و بازاندیشی در ساختارهای اجتماعی و سیاسی ایران فراهم آورده است. فرصتی که از یک‌سو با انسجام، رؤیاهای دشمن را بر باد داده و از سوی دیگر وضعیتی جدید برای گام‌های بلند به سمت ایرانی آباد و پیشرفته با همدلی ملی را فراهم آورده است. در شرایطی که با سه‌گانه عملکرد مسئولان، تأثیرگذاری ادراکی دشمن با بهره‌برداری از رسانه و فضای مجازی و دلخوری برخی از مردم به دلیل نارسایی‌های اقتصادی، نوعی فضای منفعلانه از کشور ساطع می‌شد، با آغاز جنگ و در کوتاه‌ترین زمان ممکن معادله تغییر کرد و نه‌تنها مدل سوریه تکرار نشد، بلکه نقطه مقابل آن را شاهد بودیم. این تحلیل به بررسی پیامدهای جامعه‌شناختی این رویداد می‌پردازد.
۱. انسجام اجتماعی و هویت ملی 
تجربه این جنگ نشان داد که جامعه ایران در مواجهه با تهدیدات خارجی، قابلیت بالایی برای بسیج اجتماعی دارد. ایرانی همواره در برابر تهاجم به خاکش نه‌تنها منفعل نبوده، بلکه آماده رزم و نقش‌آفرینی بوده است. در جنگ تحمیلی اخیر هویت ملی ایرانیان بار دیگر تبلوری جدید یافت.
این همبستگی فراطبقاتی، فراقومیتی و فرامذهبی، ریشه در تاریخ طولانی مقاومت ملت ایران دارد. مفهوم «ایران‌زمین» به‌عنوان یک کالبد جمعی، بار دیگر خود را در قالب وحدت ملی نمایان کرد. حالا که بیش از ۴۰ روز از آغاز این جنگ گذشته است «ای ایران» نه‌تنها در نوا که حالا در ندای مردم ایران نیز وجود دارد.
 
۲. تحول در الگوهای ارتباطی  
رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی نقش محوری در شکل‌گیری افکار عمومی ایفا کردند. در شرایطی که بسترهای رسانه‌ای گسترده‌ای در اختیار دشمن بود و بسیاری از این بسترها در اختیار غربی‌ها و صهیونیست‌ها بود، اما نتوانستند با تغییر در ادراک انسان ایرانی زمینه‌های کنش آنارشیک آنها را فراهم کنند و در نهایت با بی‌توجهی به انگاره‌های دروغین این شبکه‌ها، ایستادن پای ایران الگوی قالب در فیزیک رفتاری بسیاری از مردم با سن و جنس متفاوت شد.
این پدیده منجر به ظهور «دموکراسی دیجیتال» شد که در آن شهروندان به‌طور مستقیم در فرآیندهای تصمیم‌گیری مشارکت کردند. آنها خود تصمیم می‌گرفتند که چه برخوردی با موضوعات حین و پساجنگ داشته باشند. همچنین، شاهد تقویت شبکه‌های اجتماعی محلی و احیای نهادهای سنتی همچون محله و خانواده گسترده بودیم.
 
۳. بازتعریف نقش‌های اجتماعی 
جنگ موجب تغییر در نقش‌های جنسیتی و نسلی شد. زنان در عرصه‌های مختلف از جمله امدادرسانی و تصمیم‌گیری حضور فعال‌تری یافتند. زنان مانند دفاع مقدس آگاهانه و صبورانه به تقویت تاب‌آوری اجتماعی کمک کردند.
نسل جوان نیز با بهره‌گیری از تکنولوژی، رهبری بخش‌هایی از مقاومت مدنی را بر عهده گرفت. آنها به واسطه شناخت عمیق‌تر از فضاهای جدید تکنولوژیک به نسل‌های پیشین کمک‌های قابل‌توجهی داشتند. نسل جوان در این جنگ ثابت کرد می‌تواند آینده کشور را با قدرت در دست گیرد. این جوانان با حضور در پای لانچرهای سیستم پدافندی برای دفاع سخت تا حضور در عرصه‌های نرم و تبیینی، نشان دادند که قدرت هر نظام سیاسی به مردمش است.
 
۴. اقتصاد مقاومتی و خودکفایی 
تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی که منجر به تقویت اقتصاد محلی و شبکه‌های تولید داخلی شده امروز اهمیت بیشتری یافته است. مفهوم «اقتصاد مقاومتی» از یک شعار سیاسی به واقعیت اجتماعی تبدیل شد. تعاونی‌ها، تشکل‌های صنفی و کسب‌وکارهای خانگی رشد قابل‌توجهی را تجربه کردند.
امروز و با توجه به خوی استکباری کشورهای غربی در تهدید، حمله و تحریم بیش از هر زمانی اقتصاد درون‌زا و توجه به ظرفیت‌های داخلی با استفاده از امکانات خارجی مورد تأکید قرار گرفته است.
 
۵. دیپلماسی مردمی و روابط منطقه‌ای
جامعه مدنی ایران توانست از طریق کانال‌های غیررسمی، روابط بین‌المللی جدیدی برقرار کند. کنش‌های اقشار مختلف مردم در تحمیل آتش‌بس به دشمن اثرگذار بود. این «دیپلماسی مردمی» نقش مؤثری در کاهش تنش‌ها و ایجاد تفاهم متقابل با ملت‌های منطقه ایفا کرد. مردم با حضور آگاهانه و اثربخش خود برنامه‌های بعدی دشمنان را بر هم زدند؛ تجمعات، راهپیمایی‌ها و کنش عقلانی مبتنی بر امنیت و منافع ملی نگاه‌ها را به افکار عمومی ملت ایران جلب کرد و در پس آن با ادراک‌سازی برای دولت‌ها و ملت‌های منطقه، ایرانی متحد برای عقب راندن دشمن را به نمایش گذاشت و این موضوع به‌عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی، خوانش از ایران را متحول کرد.
 
6. تحول در نظام آموزشی
بحران منجر به بازنگری در برنامه‌های آموزشی و تأکید بر آموزش مدیریت بحران، مهارت‌های زندگی و تفکر انتقادی شد. دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نقش فعال‌تری در خدمت به جامعه پذیرفتند.
این نقش در آینده استمرار خواهد یافت و باعث خواهد شد نسل جدید در فضایی جدید، مهارت‌های بیشتری را بیاموزند و با آمادگی بیشتری با بحران‌ها مواجه شوند.
این تجربه نشان داد که جامعه ایران علی‌رغم چالش‌های داخلی، در مواجهه با تهدیدات خارجی از ظرفیت‌های بالایی برای انطباق و مقاومت برخوردار است. درس اصلی این دوره، اهمیت تقویت نهادهای مدنی، ارتقای سطح آگاهی عمومی و حفظ وحدت ملی در کنار حفظ تنوع و کثرت‌گرایی اجتماعی است.

captcha
شماره‌های پیشین